به نظر من علت اصلی ضریب نفود پایین صنعت بیمه در کشور این هست که آگاهی و دانش مردم جامعه نسبت به محصول بیمه بسیار پایین‌تر از استاندارد جهانی است و دیدگاه عمومی جامعه نسبت به صنعت بیمه زیاد مثبت نیست. راه‌حل پیشنهادی من برای افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور این است:

رقابت سالم، رقابتی سالم و با شکوه بین تمامی شرکت‌های بیمه در کشور...

فکر می‌کنم تک‌تک افرادی که در این صنعت مشغول به فعالیت هستند موظف‌اند که در بالابردن آگاهی جامعه نسبت به بیمه و محصولات بیمه‌ای و علل مورد نیاز بودن بیمه در جامعه کوشا و فعال باشند تا بتوانیم به کمک هم سطح آگاهی جامعه را بالا ببریم که نفع این افزایش آگاهی به کل مردم کشور عزیزمان می‌رسد.

 

واژه ذی‌نفع به معنی سود بردن است

پس با توجه به این تعریف، ذی‌نفع به هر شخص حقیقی یا حقوقی که از سازمان سود یا زیان ببرد گفته می‌شود که این سود یا زیان صرفا مالی نیست.

 

یک مثال از یک رقابت سالم و سازنده:

در این نمونه می‌خوام مفهوم ذی‌نفع را در رابطه با کمپانی‌های خودروسازی( بنز و  بی‌ام‌و) تشریح کنم.

همان‌طور که می‌دانیم این دو کمپانی بزرگ صنعت خودروسازی از رقیبان مستقیم هم در تولید اتومبیل‌های لوکس و اسپورت هستند. اما موضوع مورد بررسی ما این دو خودروساز نیست، بلکه ما به دنبال بررسی ذی‌نفعان این دو کمپانی هستیم.

این دو شرکت بزرگ هر دو علاوه بر هم‌وطن بودن رقبای مستقیم یکدیگر در صنعت خودروسازی نیز هستند ولی نکته جالب در این است که این دو ذی‌نفع یکدیگر هستند!!!

ولی چگونه دو رقیب که حتی در بعضی موارد دشمن هم می‌شوند می‌توانند از هم نفع ببرند؟؟؟

جواب این سوال این است؛ بازار رقابتی آزاد

بازاری که در آن هدف جذب مشتری است. در این شرایط است که شرکت‌ها تلاش می‌کنند برای بالابردن کیفیت محصولات خود برای بهتر کردن خدمات پس از فروش خود تلاش کنند، همه کار می‌کنند تا رضایت‌مندی مشتریان خود را بیشتر و بیشتر کنند تا در این بازار پر فشار و سخت دچار ریزش مشتری نشوند.

بله درست متوجه شدید این دو شرکت از رقابت با هم ذی‌نفع می‌شوند از این‌که برای بهتر شدن با هم رقابت می‌کنند و نه برای از بین بردن یکدیگر. به عنوان مثال رقابت بر سر بازار هدف.

تا سال 2013 بازار هدف شرکت بنز افراد میان سال بود و شرکت بی‌ام‌و افراد جوان را هدف قرار داده بود. ولی در سال 2013 شرکت مرسدس بنز خودرو کلاس (ای) خود را پایه‌گذاری کرد تا بتواند مخاطبان جوان را به جذب خود کند و نتیجه این برنامه‌ریزی این شد که در سال 2016 شرکت بنز با آمار فروش  2,083,888 دستگاه خودرو از رقیب مستقیم خود با تولید 2,002,359 خودرو پیشی بگیرد.

به خاطر همین عدم رقابت است که مردم ما هنوز پراید سوار می‌شوند.

 

حالا بیاید مثال قبل را در صنعت بیمه بررسی کنیم:

خوشبختانه بیشتر شرکت‌های بیمه در کشور خصوصی هستند اما با این وجود هنوز صنعت بیمه در ایران شکوفا نشده!!! ولی چرا؟؟؟

به نظر من دلیل اصلی این است که صنعت بیمه کشور رسالت اصلی بیمه را که تزریق آرامش روحی و امنیت اقتصادی به زندگی افراد جامعه است فراموش کرده و هدف اصلی شرکت‌ها شده کسب سود برای سهامداران‌شان و به جای ارائه خدمات بهتر و به‌روزکردن محصولات بر اساس نیاز جامعه، به فکر افزایش پرتفو هستند تا حق‌بیمه بیشتری دریافت کنند و در زمان پرداخت خسارت نیز تمام تلاش خود را می‌کنند که یا خسارت پرداخت نکنند یا خسارت کمتری پرداخت کنند.

ولی تصور کنید که ما در صنعت بیمه کشور دو شرکت مثل بنز و وی‌ام‌و داشتیم؛ آنگاه شرایط چگونه می‌شد؟!

فکر می‌کنم تغییر اول این بود که جایگاه مشتری تغییر می‌کرد و از یک کارت اعتباری به یک پادشاه تبدیل می‌شد چراکه برای موفقیت مشتری باید پادشاه باشد چون اوست که حقوق کارمندان و نمایندگان یک شرکت بیمه را پرداخت می‌کند.

تغییر دوم: می‌تواند رقابتی باشد که ایجاد نوآوری در محصولات و خدمات را سبب شود. به طور مثال ایجاد و طراحی بیمه‌نامه‌های مختلف براساس نیازهای افراد جامعه.

تغییر سوم: چه چیزی بهتر از کاهش هزینه‌ها برای بیمه‌گزار!!؟؟

تغییر چهارم: خدمات پس از فروش بسیار بهتر از آنچه که الان موجود است و احترام بیشتر برای بیمه‌گزاران.

تغییر پنجم: شفاف‌سازی یا بهتر بگویم فعالیت بیشتر در زمینه بیمه تا سرمایه‌گذاری.

 

شما فکر می‌کنید ذی‌نفع اصلی در این بین کیست؟؟!!

به نظر من ذی‌نفع اصلی یک رقابت سالم، تمام افراد یک جامعه هستند. تمام ما به هم متصل هستیم. درست مثل یک زنجیر ( این مساله مرا به یاد تئوری اثر پروانه‌ای می‌اندازد) که همه افراد جهان را در بر می‌گیرد، همه ما از یک سازمان پویا و سالم، ذی‌نفع می‌شویم حتی اگر خریدار آن محصولات نباشیم.

رقابت سالم در تجارت در طول تاریخ در همه جا موجبات پیشرفت و شکوفایی در آن صنف و صنعت را فراهم آورده است.

پیام تبریک شرکت بنز به شرکت بی‌ام‌و به مناسبت تولد  100 سالگی این شرکت: تبریک به خاطر 100 سال رقابت،30 سال اول که نبودی حوصله سر بَر بود.

از این دست رقابت‌ها در دنیا زیاد هستند مثل پپسی و کوکاکولا، سامسونگ و اپل، فورد و فراری، مک‌دونالد و برگرکینگ، بارسلونا و رئال‌مادرید و مثال‌های بسیار دیگری که برای بهتر شدن کیفیت و قیمت با هم به رقابت پرداخته‌اند. ولی در نهایت این مردم هستند که در اثر رقابت سالم ذی‌نفع هستند یا شاید بهتر است بگویم جامعه برنده اصلی این رقابت است.

فکر می‌کنم باید دید خود را باز کنیم. همه افراد یک جامعه از یک سازمان پویا نفع می‌برند همان‌طور که از یک سازمان ناکارآمد نیز همه افراد جامعه متضرر می‌شوند.

امیدوارم زمانی فرا برسد که صنعت بیمه به بالاترین حد از شکوفایی خود برسد تا مردمان ما هم مثل سایر جوامع پیشرفته و مترقی از مزایای رقابت سالم بین شرکت‌های بیمه‌ای نهایت منفعت را ببرند.