چمنی ارائه کننده تئوری علمی نظریه بذر: نظریه بذر؛ خانواده، کاشت مدرسه، داشت جامعه برداشت
درنظریه بذر به ساختار تربیتی نهاد های اجتماعی ( خانه ، مدرسه ، جامعه ) و رویکردهای آموزشی تربیتی آن بر مبنای سه اصل مهم و اساسی " کاشت ، داشت، برداشت " بذر و نهال پرداخته شده است .این نظریه قرار است در حوزه تربیت و آموزش به تمام نیاز های سه نهاد مهم اجتماعی پاسخ دهد.
طبق نظریه بذر حمید اندرز چمنی یعنی خانواده ( کاشت ) ، مدرسه ( داشت ) ، جامعه ( برداشت ) باید در نظام هماهنگ مکمل و تکمیل کننده هم باشند تا درسایه این رویکرد بین بخشی بتوان به تعلیم و تربیت جهت داشتن جامعه ای سالم اندیشید این در حالیست که تعارض نهاد جامعه ، نهاد خانواده با نظام تعلیم و تربیت از مهمترین چالشهای امروز ما و فرزندان و آینده آنهاست . خانواده: خانواده، نخستین محیطی است که کودک در آن الفبای زندگی را میآموزد و رفتار اولیّه اش شکل میگیرد.
سپس این روند در مدرسه به صورت منسجم و نظام مند ادامه مییابد و در سه مقطع مجزّا با اهداف مشخص، مهارتهای مختلف به او آموزش داده میشود. باید اذعان کرد که در وضع کنونی، مشکلات اقتصادی و اجتماع اثر مخربی بر چارچوب و کارکرد نهاد خانواده گذاشته و باعث شده است تربیت مقدّماتی فرزندان با فراز و نشیبهای جدی و گاه مأیوس کننده مواجه شود. علاوه بر آن، ظهور وسایل سرگرم کننده و تعدّد شبکههای اجتماعی، رابطه والدین با فرزندان را سخت تحت الشعاع قرار داده و سبب شده است کودکان و نوجوانان تا حد زیادی از حرکت و تکاپو بازایستند و از همه مهمتر ناخواسته به سمت کم کوشی و لذتهای آنی سوق داده شوند.
طبعاً در چنین حالتی مقرّرات و تکالیف مدرسه برای دانش آموزان، طاقت فرسا و آزاردهنده است و آن حس خوشایندی که میبایست نسبت به تعلیم و تربیت داشته باشد، به واسطه لذتهای کاذب در آنها پژمرده میشود. برای محصل مدرسه دیگر محیطی برای تعالی و پرورش استعدادها نیست؛ گاه آن را زندانی تصوّر میکند که آزادیهای او را محدود و محصور کرده است. وی در ادامه اظهار داشت : تجربه نشان میدهد که در سالهای اخیر به دلیل ناآگاهی و ناتوانی خانوادهها در مدیریت رفتار فرزندان، افت تحصیلی و میزان ناهنجاریها به طور محسوس رو به افزایش است. به طوری که شاید امروزه شنیدن خبر ضرب و شتم، و حتی قتل معلم به وسیله دانش آموزان بزهکار، دیگر عجیب و غیرمنتظره نیست. در این میان نکته تأسف برانگیز این است که؛ خانوادهها اغلب از پذیرش کوتاهی و غفلت خود در تربیت صحیح امتناع میکنند و برای اقناع خویش، انگشت اتهام را به سوی مدرسه نشانه میروند و خود را در افزایش افت تحصیلی وکاستیهای موجود تبرئه میکنند. همین شانه خالی کردنها و قضاوتهای یک جانبه خانوادهها، به مرور زمان منجر به افزایش بی اعتمادی نسبت مدرسه شده است و راه را بر همکاری و درک متقابل برای تربیت نوجوانان بسته است.
این تعارض و گاهی تخاصم، بی تردید بر سردرگمی نوجوان در دوره بحران بلوغ میافزاید و او را با کوله باری از خطاهای تصحیح نشده وارد جامعه میکند. در حالی که میتوان با ایجاد تعامل سازنده بین خانواده و مدرسه نقاط قوّت را تقویت و ضعفها را اصلاح نمود تا فرزندان این سرزمین، هم از نظر علمی و هم در تعهد اخلاقی، با وضعیت قابل قبولی گام به مراحل دیگر زندگی خویش بگذارند و در آبادانی و شکوفایی میهن خود تأثیر بسزایی داشته باشند ■ مدرسه دومین و مهمترین ضلع مرتبط با تعلیم و تربیت «مدرسه» است که خود مشتمل بر مجموعهای از عوامل ریز و درشت است.
هر اندازه این زیرمجموعهها در جامعهای به شرایط آرمانی و ایده آل نزدیکتر باشند، آموزههای ارایه شده، ضمانت اجرایی بالاتری پیدا میکنند و شاهد سلامت روانی و علمی جامعه در همه سطوح خواهیم بود. از مهمترین این عوامل، باید به «معلم» و «نظام آموزشی» اشاره کرد که کیفیت و کارکرد آنها به روشنی در وضعیت علمی و اخلاقی فارغ التحصیلان نمایان میشود. الف) معلم: بی شک سنگ زیرین آسیاب آموزش و پرورش «معلم» است.
اگر در مدرسهای تمام تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مهیا شود و دانش آموزانی با استعدادهای درخشان در آن تحصیل کنند ولی برای تدریس، از معلمان کارآمد و موفق استفاده نشود، مطمئناً تلاشها و برنامه ریزیها برای شکوفایی استعدادها در آن مدرسه، منتج به نتیجه نخواهد شد.پس باید پذیرفت که سهم عمده موفقیت در تعلیم و تربیت، منوط به اثربخشی و کارآیی معلم در کلاس است. هرچه شأن اجتماعی معلم در جامعه بالاتر و دل مشغولیهای او کمتر باشد، تمرکز و خلاقیت او در تدریس و تربیت دانش آموختگان بیشتر خواهد بود. بر کسی پوشیده نیست در کشور ما این قشر زحمتکش با معضلات شغلی و معیشتی فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
این امر نه فقط باعث تنزل پایگاه اجتماعی معلم شده، بلکه انگیزه لازم را در بسیاری از معلمان کم رنگتر از گذشته کرده است. تا آنجا که برخی برای عقب نماندن از قافله زندگی، روی به شغلهای دیگر آوردهاند تا کسب درآمدی متناسب با شرایط سخت اقتصادی داشته باشند. البته دور از انصاف است اگر به آن دسته از معلمهایی اشاره نکنیم که هنوز تسلیم فشارها و تنگناهای معیشتی نشدهاند و در اقصی نقاط کشور به وظیفه شغلی خود عمل میکنند تا محصلان خود را در مسیر پیشرفت، به سر منزل مقصود برسانند.
به پیج اینستاگرامی «شهروندالبرز» بپیوندید
instagram.com/shahrvand.alborz