روایت بسیجی شهیدی که ۱۶ نفر به او حمله ور شده و او را ناجوانمردانه به شهادت رساندند.
به گزارش شهروندالبرز-نسرین ژولای خبرنگار افتخاری،کارشناس ادبیات ،نویسنده وفعال فرهنگی؛
به گفته مادر شهید، شیرزن بختیاری وقتی روح الله صبح از خواب بیدار شد که طبق معمول سر کار برود از حوزه با او تماس گرفتندو او سراسیمه لباس پوشید مادر که غوغایی در دلش افتاده بود و دلش هزار راه میرفت و شور میزد صدا کرد پسرم بابات رفته نون بگیره الان دیگه میاد صبحونتو بخور و برو ولی مثل اینکه او میشتافت که دعوت حق را لبیک گفته و به آرزویش برسد چرا که چند روز قبل در مزار شهیدان امامزاده محمددر جمع دوستانش گفته بود آیا مثل شهدا زندگی کردهایم ،من لیاقت شهادت را دارم ؟ خدا برایم امضا میکند؟ اگر امضا کرد مرا اینجا دفن کنید مکانش را هم خودش معرفی کرده بود .
روح الله اطلاع حاصل میکند که عدهای اغتشاشگر در کمال شهر قصد دارند فضا را برای مردم ناامن کنند،به همراه دوستانش به منطقه می رود که از درگیری جلوگیری کنند عدهای از اغتشاشگران سید روح الله را زیر نظر گرفته و در نقطهای که از دیگر دوستانش جدا شد تک وتنها با قساوت قلب همانند حیوان درنده به او حمله میکنند پیکر غرق خون روح الله را که بر اثر ضرب و شتم روی زمین افتاده به دنبال خود میکشانند پوست یک طرف سر او کاملاً کنده شده بود روباه صفتان اکتفا نکردند و با تیزی چاقو بر کمرش زدند به طوری که به قلبش اصابت کرد ناجوانمردانه دستانش را مثل صلیب باز کرده بودند و نیمه برهنه روی آسفالت میکشیدند.
در مراسم تشییع این شهید مظلوم مردم اقرارکردند این اولین دفعهای است که در این مراسمات حاضر شده و اشک میریزیم بدون اینکه روضه خوان چیزی بخواند.در مراسم اولین سالگرد این شهید مردم عاشقان شرکت کردند اشک ریختند و با مادرش همنوا شدند. و عهد بستند که راه شهید را با تمام وجودشان ادامه دهند و نگذارند خون شهید پایمال شود.
به پیج اینستاگرامی «شهروندالبرز» بپیوندید
instagram.com/shahrvand.alborz