یک دبیر بازنشسته آموزش و پرورش در یادداشتی نوشت: «کلمه ایثار اینجا شکل می گرفت وقتی انتهای بیمارستان جوانی با شکم دریده که تمام احشاءآن بیرون ریخته و امیدی به زنده بودن نداشت، پیامش را اینگونه به من رساند و گفت: «به خواهرانم بگو ما نگذاشتیم وجبی از خاک کشورمان به دست اجنبیها بیفتد؛ افتادیم تا شما بایستید ولی با حجاب و وقار.»
«نسرین ژولایی» دبیر بازنشسته آموزش و پرورش در یادداشتی برای مخاطبان نوید شاهد نوشت:
جنگ ایران با حزب بعث عراق یک جنگ تحمیلی بود. ما برای دفاع از سرزمین خود وارد این مرحله شدیم و از آب و خاک و ورود نامحرمان به خاک میهنمان دفاع کردیم. جنگ یعنی تجاوز، خونریزی، تخریب، تعرض و سختی است که با سلول، سلول بدنمان آنرا درک کردیم.
شروع جنگ ایران و عراق تلخ بود ولی شیرینی خاصی را به مردم هدیه داد. رزمندگان با قدرت ایمان و همفکری توانستند در عملیات های جنگ شرکت کرده و پیروزی های زیادی را کسب کنند.
در مقطع زمانی خاص که اوضاع نظامی، فرهنگی و اقتصادی ما دچار بحران شدیدی شده بود عراق با اطلاع کامل از این شرایط در ایران در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ با طراحی قبلی و هدف برانداختن نظام نوپای انقلاب به ایران تجاوز کرد. جنگ زمانی آغاز شد که فقط ۱۹ ماه از انقلاب نوپای ایران سپری شده بود.
در گوشه و کنار ایران شاهد حوادث ناگواری بودیم. بعث بر این باور بود که ایران توان لازم جهت مقابله با عراق را ندارد در حالی که از انقلاب اسلامی و استعدادهای عظیم و ایمان مردم خبر نداشت. صدام بر این باور بود که طی یک هفته ایران را شکست میدهد ولی در باتلاقی که خود ساخته بود، فرو رفت.
جنگ تحمیلی را حضرت امام خمینی (ره) دفاع مقدس نامیدند. زنان در دفاع مقدس نقش آفرینی کردند و همانند حضرت زینب (س) در کربلا به پرستاری و تیمار بیماران پرداختند و پابه پای مردان در پشت جبهه به خدمترسانی مشغول بودند.
لباس را به فرزندانشان می پوشاندند و آنان را با رضایت قلبی راهی جبهه می کردند جبهه یک دانشگاه شده بود آنگونه که جوانان ره صد ساله را یک شبه طی کرده و به درجات عالی ایمانی و اعتقادی میرسیدند. فرهنگ ایثار و شهادت متبلور شد. شهادت مایه فخر و مباهات شد.
در عملیات بیت المقدس سال ۶۱در بیمارستان صحرایی خرمشهر وقتی میخواستم زخم مجروحان را پانسمان کنم، رزمنده ای با وجود درد شدید و خونریزی زیاد میگفت: «اول زخم دوستم را ببند بعد زخم مرا!»
کلمه ایثار اینجا شکل می گرفت وقتی انتهای بیمارستان جوانی با شکم دریده که تمام احشاءآن بیرون ریخته و امیدی به زنده بودن نداشت، پیامش را اینگونه به من رساند و گفت: «به خواهرانم بگو ما نگذاشتیم وجبی از خاک کشورمان به دست اجنبیها بیفتد؛ افتادیم تا شما بایستید ولی با حجاب و وقار.
جنگ رهآوردهای زیادی برای ما داشت از جمله: اعتماد به نفس، خودباوری، فرهنگ ایثار و شهادت، ترویج و شکوفایی خلاقیت و استعداد ها که همه را شاهد بودیم و هم اکنون هم ادامه دارد در مقطع زمانی خاص بنا به ضرورت عدهای از جان و مال و فرزند و تعلقات خاطر خود گذشتندو ندای حق را لبیک گفته و جانفشانی کردند اگرچه ماحصل جنگ خانواده شهدا و فقدان عزیزانشان و غیره بود و جانبازانی که هر روز با درد زیادی زندگی خود را سپری می کنند و بازماندگانی که در این وادی صبررا هنرنمایی می کنند و بهقول رب عظیم که در آیه هایش در سوره هود آیه ۱۱۵میفرماید: «وَ اصْبرِْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِین ( صبر کن اى پیغمبر بر اذیت مردم که خدا ضایع نمی کند اجر نیکوکاران را )»
به پیج اینستاگرامی «شهروندالبرز» بپیوندید
instagram.com/shahrvand.alborz