(میخواهم تمام ایران بعدها از من یاد کنند و من را یک قهرمان ملی بنامند) (شهید بهنام محمدی)
به گزارش شهروندالبرز-نسرین ژولای خبرنگار افتخاری،کارشناس ادبیات ،نویسنده وفعال فرهنگی؛
به همت تعدادی از جانبازان وسرداران سرافراز خرمشهر وبا حضور رئیس بنیاد شهیدفردیس جناب آقای رنجبر در محل خانه سالمندان کهریز در محمد شهر از مادر شهیدوالامقام،بهنام محمدی دیدار بعمل امد. در حالی که مادر شهید روی ویلچر نشسته و تواناییهایش خیلی محدود شده بود از دیدن دوستان و هم سنگران بهنام تبسمی بر لبش نشست که مایه سرور ما شد. جناب آقای رنجبر ضمن معرفی اینجانب از من خواست که روایتی از جنگ بگویم ضمن تشکر از او عرضه داشتم بین اساتید و راویان سرآمد هستیم و از دیگر دوستان خواسته شود ،که سردار آذرنیا جانباز دلاور شروع به روایتگری کردوی گفت:در واقع خرمشهر خونین شهر شده بود ارتش بعثی که تا دندان مسلح بود،بیش از ۴۰کشوراو را حمایت می کردند و شیوخ عرب هم دلارهایشان بسوی عراق سرازیر می شد،اقای اذرنیا نفس عمیقی کشید وگفت:کربلا در خرمشهر تکرار شداو اضافه کردکه بهنام نوجوان ۱۳ساله ای که به بهانه پیدا کردن مادرش،اطلاعات گرانبهای را از عراقیها کسب وبه فرماندهان انتقال می داد.
در ادامه سردار سمیرمی در حالیکه با چند سرفه صدایش را صاف میکرد گفت : اصابت تیر و خمپاره در ۴۵روز مقاومت در خرمشهر ثانیها ی قطع نمی شد
سردار ادامه داد مهدی برادر بهنام میگفت : خستم شده بود چهارراه نقدی ژسه را گرفتم و به آن تکیه دادم و سرم را کنار دیوار گذاشتم یک لحظه خوابم برد متوجه شدم توی دود و خمپاره و گرد و خاک یکی مرا صدا میزند چشم باز کردم دیدم بهنامه ،که چند روز قبل با هزار زحمت او را به اهواز فرستاده بودم ،جلوم ایستاده
از بس از دیدنش ناراحت شدم کشیده ای محکم به صورتش نواختم ولی بهنام با بغض در حالیکه از شدت درد،جای سیلی رامالش می دادگفت:(کا )رفتم از تو تانک عراقیها (ی )کلاش براتون آوردم.
جوانان و نوجوانان دانش آموز در پیروزی انقلاب اسلامی و۸سال دفاع مقدس نقش برجسته وتعیین کننده ای داشته وباطلایه داری در جبهه ها وتقدیم بیش از ۳۶ هزار شهید وهزاران جانباز و آزاده در طول دوران جنگ تحمیلی دین خودرا به اسلام و انقلاب اسلامی ادا نمودند.
به پیج اینستاگرامی «شهروندالبرز» بپیوندید
instagram.com/shahrvand.alborz